|
اگرمیدانستم ژاله های چشمانم بسترعفت رامیشویدتاشادی وامیدرابدان بازگرداند.وجودم رادریایی ازاشک می کردم تاشوره زارنفرتت ازمن نیزبه دشتی ازمحبت تبدیل شودودستانم راکه پرازنهال عاطفه هاست.دران می نشاندم.شایدرویش عشق رابنگری که به بلندای ابدیت وپایان ناپذیراست. نظرات شما عزیزان:
|